فارمت مشورتی مسکو؛ از مهمان تا بازیگر رسمی

سفر اخیر امیرخان متقی، وزیر امور خارجه حاکمیت کنونی، به روسیه و هند را میتوان نقطۀ عطفی در مناسبات منطقهای افغانستان پس از سال ۲۰۲۱ دانست؛ سفری که از یکسو بیانگر تلاش این گروه برای خروج تدریجی از انزوای سیاسی است، و از سوی دیگر نشاندهندۀ تغییر آرام اما هدفمند در موازنه قدرت و دیپلماسی منطقهای پیرامون افغانستان میباشد.
در ششم اکتبر ۲۰۲۵ (۱۵ میزان)، مسکو میزبان هفتمین دور نشست فارمت مشورتی پیرامون افغانستان بود؛ نشستی که با حضور نمایندگان کشورهای کلیدی منطقه از جمله روسیه، چین، ایران، هند، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی برگزار شد.
آنچه این نشست را متمایز میساخت، حضور طالبان نه به عنوان ناظر یا میهمان، بلکه به عنوان عضو رسمی این چارچوب مشورتی بود؛ تحولی که از منظر دیپلماتیک میتواند به معنای پذیرش تدریجی طالبان در گفتوگوهای چندجانبه منطقهای تلقی شود.
در این نشست، امیرخان متقی سخنرانی مبسوطی ایراد کرد و ضمن تأکید بر ضرورت همکاری منطقهای، خواهان رفع محدودیتها و تعامل سازنده با حکومت کنونی افغانستان شد. او تلاش کرد تصویری از یک حکومت باثبات، مسئول و مایل به گفتوگو ارائه کند؛ تصویری که هدف آن بیش از هر چیز جلب اعتماد سیاسی کشورهای منطقه و کاهش فشارهای بینالمللی بود.
پس از پایان نشست مسکو، متقی راهی دهلینو شد؛ سفری که اهمیت تاریخی دارد، چرا که این نخستین دیدار رسمی یک مقام ارشد طالبان از هند از زمان سقوط جمهوری پیشین است.
هند به عنوان یکی از قدرتهای تعیینکننده در معادلات آسیای جنوبی و مرکزی، در دو دهه گذشته از بازیگران کلیدی در بازسازی افغانستان به شمار میرفت و روابط گستردهای با حکومت پیشین داشت. پس از روی کار آمدن طالبان، دهلینو سیاستی محتاطانه در پیش گرفت: از یکسو حکومت طالبان را به رسمیت نشناخت، اما از سوی دیگر دروازههای گفتوگو و کمکهای بشردوستانه را بسته نگذاشت.
محورهای احتمالی گفتوگو در این سفر شامل بررسی روابط سیاسی، همکاریهای امنیتی و اقتصادی، هماهنگی در زمینه کمکهای انسانی و کاهش نگرانیهای هند از فعالیت گروههای تندرو در افغانستان بوده است. طالبان با این گام تلاش دارند مناسبات خود را با یک قدرت مهم منطقهای بازتعریف و از تقابل تاریخی به سمت گفتوگو و تعامل سوق دهند.
این سفر را میتوان در چارچوب راهبرد گستردهتری از سوی طالبان برای کسب مشروعیت منطقهای تفسیر کرد؛ راهبردی که بر سه محور استوار است:
1. حضور فعال در مجامع چندجانبه برای نشان دادن چهرهای سیاسی و گفتوگو محور؛
2. گشودن دروازههای ارتباط با قدرتهای کلیدی منطقهای بهویژه روسیه، چین، ایران و هند؛
3. جلب حمایتهای انسانی و اقتصادی بهمنظور تقویت جایگاه داخلی و کاهش وابستگی به کمکهای محدود بینالمللی.
از دید کشورهای منطقه نیز، هرچند طالبان هنوز از مشروعیت بینالمللی رسمی برخوردار نیستند، اما واقعیت سیاسی حاکمیت آنان در کابل سبب شده تا قدرتهای منطقهای به جای سیاست انزوا، رویکرد تعامل حسابشده را در پیش گیرند. نشست مسکو و سفر به دهلینو نمودی روشن از این تغییر رفتار متقابل است.
در نهایت، سفر امیرخان متقی به روسیه و هند را میتوان سرآغاز فصلی تازه در دیپلماسی طالبان دانست؛ فصلی که در آن، این گروه میکوشد از قالب یک حکومت منزوی و فاقد مشروعیت، به یک بازیگر منطقهای فعال بدل شود. هرچند این مسیر دشوار، زمانبر و پرچالش خواهد بود، اما گامهای اخیر نشان میدهد که طالبان در پی تثبیت جایگاه سیاسی خود نه صرفاً از راه نظامی، بلکه از طریق گفتوگوهای چندجانبه و روابط دوجانبه نیز هستند.
در سطح منطقهای نیز، نشست مسکو و سفر به دهلینو بازتابی از تحولات ژئوپولیتیکی جدیدی است که در آن، کشورهای منطقه در پی یافتن چارچوبی مشترک برای مواجهه با واقعیت جدید افغانستان میباشند؛ واقعیتی که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
نویسنده: سید عبدالحمید رضوی