مجراهای ایجاد ثبات و توسعه در افغانستان

نویسنده: نیلاب قادری
افغانستان از منظر موقعیت ژئوپولیتیکی توجه بسیاری از کشورهای منطقه و جهان را به خود جلب کرده است، این جغرافیا طی چهار دهه اخیر مستعد جنگ و درگیری بوده است، انواع و اقسام گروههای مسلح در این جغرافیا همواره فعال بوده اند، این امر باعث گردیده است که اقتصاد وطن یک اقتصاد جنگی و متکی به استخبارات خارجی بار بیاید. به همین اساس، در زمینههای کاریابی و پروژههای زیربنایی کمتر توجه صورت گرفته است، اخیرا خبرهای فعال شدن پروژه تاپی به گوش میرسد که تا حدودی برای رفع بیکاری و تامین اقتصاد ملت خوشحال کننده است، اما کافی نیست زیرا عمده جوانان این سرزمین بیکار هستند.
تفنگ گرفتن و رفتن به کوه و دره در حال حاضر یکی از مجراهای عایدات و در آمد در افغانستان است، زیرا شغل بدیل که تامین کننده نیازهای روزمره مردم باشد وجود ندارد، البته در این میان ملت افغانستان که رنج های فراوانی را تا حالا دیده و از یاس و ناامیدی در ناامنی کشور خود رنج ها برده و می برد امیدوارند که روزی فرا رسد تا با تامین امنیت سراسری در افغانستان به آینده خود و آینده کشور امیدوار گردند. بنظر می رسد که افغانستان از همه کشورهای منطقه بیشتر احتیاج به پروژه های عام المنفعه دارد تا مردمان این کشور بتوانند به آینده خود و آینده کشور خود امیدوارتر گردند و از بیکاری و سرگردانی نجات یابند.
افغانستان در حال حاضر با چالشهای متعددی روبرو است. بیکاری گسترده، ناامنی، فقدان زیرساختهای اساسی و وابستگی به کمکهای خارجی از جمله مهمترین مشکلاتی هستند که مردم این کشور با آن دست و پنجه نرم میکنند. اقتصاد افغانستان به دلیل سالها جنگ و درگیری، به یک اقتصاد جنگی تبدیل شده است که بیشتر به کمکهای خارجی و فعالیتهای غیررسمی متکی است. این وضعیت باعث شده است که جوانان افغانستان، که بخش عمدهای از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، نتوانند به شغلهای پایدار دست یابند و بسیاری از آنها مجبور به پیوستن به گروههای مسلح یا مهاجرت به کشورهای دیگر شوند.
مردم افغانستان امیدوارند پروژه های بزرگی که در سطح ملی میتواند مطرح شود مثل شروع بازسازیها، استخراج معادن، تامین نیروگاه های برق، پروژههای آبرسانی، آب رودخانه ها جهت تامین برق و زراعت و انتقال گاز از شمال به مرکز کشور و استفاده از آب دریای آمو برای شهر مزار شریف و دیگر شهرهای سرحدی، استفاده جهت شرب و زراعت از آن و زدن نیروگاه های آبی بر دریاهای هریرود و کنر و پنجشیر و دیگر رودخانه ها و پروژه های دیگری که مصارف بزرگ با خود همراه ندارند مانند ترمیم خط لین اتوبوس های برقی در شهر کابل، ازدیاد اتوبوس های شهری در کابل و ولایات دیگر و به ثمر رساندن خط مترو در شهر کابل، احداث پارک ها و سرسبزی های شهری و سنجیدن چاره برای دریای کابل و ایجاد سرسبزی در همه ولایات و ولسوالی ها و توجه به ثبات نرخ ها بخصوص احتیاجات اولیه مردم و کنترل معادن و ثروت های ملی مانند جنگلات کشور و ایجاد کار برای مردم و از همه مهمتر ایجاد صلح و امنیت و امثال اینها خواهد بود.
یکی از راههای اصلی برای ایجاد ثبات و توسعه در افغانستان، اجرای پروژههای زیربنایی بزرگ است. پروژههایی مانند استخراج معادن، ایجاد نیروگاههای برق، پروژههای آبرسانی و توسعه شبکههای حمل و نقل میتوانند به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کنند. برای مثال، پروژه خط لوله انتقال گاز تاپی (TAPI) که اخیراً فعال شده است، میتواند به ایجاد اشتغال و افزایش درآمد ملی کمک کند. با این حال، این پروژهها به تنهایی کافی نیستند و باید همراه با برنامههای دیگری باشند که بتوانند به طور مستقیم بر زندگی مردم تأثیر بگذارند.
پروژههای عامالمنفعه مانند ساخت مکاتب، شفاخانهها، پارکها و مراکز تفریحی میتوانند به بهبود کیفیت زندگی مردم کمک کنند. این پروژهها نه تنها باعث ایجاد اشتغال میشوند، بلکه میتوانند به افزایش رفاه اجتماعی و کاهش نارضایتیهای عمومی کمک کنند. برای مثال، احداث پارکها و فضای سبز در شهرهای بزرگ مانند کابل میتواند به بهبود سلامت روانی و جسمی شهروندان کمک کند. همچنین، توسعه شبکههای حمل و نقل عمومی مانند مترو و اتوبوسهای برقی میتواند به کاهش ترافیک و آلودگی هوا کمک کند.
بدون امنیت، هیچ گونه توسعهای امکانپذیر نیست. امنیت پایدار در افغانستان نیازمند همکاری بینالمللی و مشارکت فعال مردم است. دولت افغانستان باید تلاش کند تا با ایجاد یک سیستم امنیتی کارآمد، اعتماد مردم را جلب کند. این امر میتواند از طریق آموزش و تجهیز نیروهای امنیتی، ایجاد سیستمهای نظارتی و شفافیت در مدیریت منابع ملی محقق شود. علاوه بر این، حل و فصل اختلافات داخلی و ایجاد صلح پایدار نیز از جمله اقدامات ضروری است که باید در اولویت قرار گیرد.
جامعه بینالملل نیز میتواند نقش مهمی در توسعه افغانستان ایفا کند. کمکهای مالی و فنی کشورهای خارجی میتواند به اجرای پروژههای بزرگ زیربنایی کمک کند. با این حال، این کمکها باید به گونهای باشد که وابستگی افغانستان به کمکهای خارجی را کاهش دهد و به خودکفایی اقتصادی کشور کمک کند. علاوه بر این، جامعه بینالملل میتواند با حمایت از برنامههای آموزشی و توانمندسازی جوانان، به ایجاد نیروی کار ماهر و متخصص در افغانستان کمک کند.
مردم افغانستان پس از سالها جنگ و ناامنی، امیدوارند که روزی فرا رسد که در صلح و آرامش زندگی کنند. اجرای پروژههای بزرگ زیربنایی و عامالمنفعه میتواند به تحقق این آرزو کمک کند. با این حال، چالشهای زیادی در راه توسعه افغانستان وجود دارد. فساد اداری، نبود شفافیت در مدیریت منابع ملی و ناامنی از جمله مهمترین موانعی هستند که باید برطرف شوند.
افغانستان با وجود چالشهای فراوان، پتانسیل زیادی برای توسعه و پیشرفت دارد. اجرای پروژههای زیربنایی و عامالمنفعه، ایجاد امنیت پایدار و مشارکت فعال مردم و جامعه بینالملل میتواند به ایجاد ثبات و توسعه پایدار در این کشور کمک کند. دولت افغانستان باید با برنامهریزی دقیق و اجرای صحیح این پروژهها، امید را در دل مردم زنده کند و آیندهای روشن را برای آنها رقم بزند.
چنانچه اگر حاکمیت کنونی به فکر و چاره چنین پروژه های امیدوار کننده نباشند یقینا مردم افغانستان خسته و خسته تر خواهند شد و به تدریج از سیاسیون و حکومت فاصله می گیرند چنانچه که گرفته اند و اوضاع کنونی منزوی و ناکاراتر از همیشه خواهد شد و مردم با حکومت قطع ارتباط خواهند کرد؛ لذا قبل از اینکه چنین اتفاقاتی رخ دهد؛ مسئولین می توانند ابتکار چنین برنامه هایی را روی دست گرفته و مردم را باخود حفظ کنند و از بی سرنوشتی آنها را نجات دهند.