مشکلات اقتصادی افغانستان آبش‌خور عدم احساس تعلق میان حکومت و ملت

نویسنده: نیلاب قادری

به دلیل تنش‌ها میان نیروهای حاکم بر افغانستان با کشورهای پیرامونی، بحران فقر و بیکاری در حال ازدیاد است. عوامل متعددی باعث شده است تا روز به روز ابعاد فقر وسیع‌تر گردد. انحصار قدرت، عدم پذیرش قواعد بشردوستانه، نفوذ گروههای تروریستی در این آب و خاک، بی‌توجهی به خواسته‌های ملت و… مهمترین عواملی اند که تنش‌های اقتصادی و اجتماعی به بار آورده و باعث ازدیاد روز افزون فقر و چالش‌های اجتماعی در این سرزمین شده است.

با وجود لاینحل ماندن مشکلات سیاسی افغانستان با جهان اما این ملت افغانستان است که در پنجه‌ی فقر و فلاکت در این سرزمین به سر می‌برد، عدم تعامل نیک با جامعه ملل باعث گردیده است که مراودات اقتصادی منطقه و جهان با افغانستان کمرنگ گردیده و بی اعتمادی میان کشورهای تعامل کننده با افغانستان اوج گیرد. در حال حاضر بانک‌های کشور با کم‌پولی و چالش‌های عدیده‌ی دست و پنجه نرم می‌کند، شرکت‌های تولیدی و صنعتی عمدتا تعطیل و برخی در وضعیت فلاکت‌بار سپری می‌کند. معادن و منابع بزرگ اقتصادی دست نخورده باقی مانده و کشورهای جهان به دلیل عدم رسمیت بین المللی حکومت وارد تعامل با افغانستان نمی‌گردند. در چنین وضعیت، ملت افغانستان است که روز به روز در منجلاب فقر و درماندگی فرو رفته و موج مهاجرت همچنان در حال رشد است.

حکومت با بی‌توجهی به چالش‌های موجود در کشور، در صدد تحکیم قدرت نظامی و ادوات جنگی است، خواسته‌های ملت به کلی به فراموشی سپرده شده است، انحصار قدرت که خطرناک‌ترین پدیده در دنیای معاصر است باعث ایجاد شقاق و فاصله میان حکومت و مردم شده است، احساس تسلط افراد حکومت بر فتح و غلبه در کشور باعث نوعی نگاه برتری جویی و ارباب رعیتی در کشور گردیده است، تک قومیتی قدرت در حال حاضر احساس تعلق را از بخش عظیم مردم افغانستان در قبال حکومت به صفر تقلیل داده است. در چنین وضعیت شکاف و شقاق عمیق میان حکومت و ملت پدید آمده است که حس بی‌پروایی جانبین را رشد می‌دهد.

رشد روز افزون تروریزم داعشی در کشور به دلیل فقر گسترده در جامعه افغانی است که این گروه با استفاده از دالرهای امریکا، جوانان فقیر و بیکار این سرزمین را از طریق تبلیغات در فضای مجازی و گفتگوهای رو در رو جذب و علیه امنیت ملی این کشور استفاده می‌کنند. وقتیکه ضریب احساس تعلق به وطن در ضمیر شهروندان صفر گردد و آگاهی از بافت‌ها و اغراض سیاسی تروریزم نیز ضعیف باشد در این صورت سربازگیری برای این گروهها سهل و به راحتی امنیت عامه را با تهدید دچار می‌سازند.

پیش از این تا حدودی که ملت به آن به عنوان تکیه‌گاه حوصله و تحمل می‌نگریستند، مسئله تطبیق شریعت و محو فساد اداری بود؛ اما با توجه به رشد روز افزون فساد اداری و عدم توجه به حقوق ملت، دلسردی مردم نیز در حال فزونی است و این یگانه امید شان نیز نا امید گردیده است. بنا بر این جهت اعاده‌ی نظم اجتماعی و اقتصادی بر می‌تابد که حکومت سرپرست، به سمت مشروعیت داخلی و سپس مشروعیت بین المللی گام بردارند، سهیم ساختن نخبگان از قومیت و مذاهب مختلف این وطن در ساختار قدرت، باعث دلگرمی و مماشات مردم با حکومت گردیده و زمینه همکاری و تعامل دو جانبه میان ملت و حکومت را فراهم می‌سازد.