نگاهی بر اوضاع عودت کنندههای افغان از فرصت تا تهدید

با توجه به اوضاع این روزهای مهاجرین افغان، موجی از فرصت و تهدید تصویری از آینده این سرزمین را ترسیم میکند، مهاجرین افغان که سالهاست عمدتا بخاطر مشکلات اقتصادی و ندرتا بخاطر مسائل امنیتی و سیاسی، وطن را ترک کرده و به کشورهای همسایه پناهگزین شده بودند؛ اما اکنون به گونهای بی سابقه به وطن عودت میکنند، عودت مهاجرین در حالی صورت میگیرد که افعی گرمای سوزان تابستان از یکسو و هیولای فقر و بیکاری از سوی دیگر دهان گشوده تا عودت کنندگان بی پناه را ببلعند، فقر و بیکاری مزمنترین و خفقان ترین حالتی است که میتواند جامعه را به مسیرهای نادرست بکشاند، مهاجرینی که در اوج تنگدستی به کشورهای همسایه رفتند و با فقر و تنگدستی همانجا سپری کردند و اکنون که بسیاری شان اموال و اسباب خانه شان را به نصف قیمت فروخته و به وطن عودت نموده اند طبیعی است که در اوج فقر و بیچارگی در این سرزمین سپری خواهند کرد، اگر حکومت در این راستا وارد اقدامات فعالانه گردد و برای پبشگیری از اوضاع بحرانی، قرار داد صدور کارگر به کشورهای حوزه خلیج و کشورهای آسیای میانه، روسیه و چین ببندد، میتوان گفت که از اوضاع نا بسامان عودت یافتهها به نفع مملکت بهره برده و خیر و برکتی را برای زیست باهمی و تحکیم ثبات در افغانستان به همراه خواهد داشت.
بالعکس اگر حکومت در قبال سرنوشت مهاجرین بی تفاوت باشد و یا اینکه بی تفاوت هم نباشند؛ ولی طرح و ابتکار لازم برای مدیریت اوضاع روی دست نگیرند، به یقین میتوان گفت که عودت یافتهها به یک تهدید جدی علیه ثبات و امنیت کشور تبدیل خواهند شد؛ تجارب بشریت ثابت کرده است که فقر مزمن و بیکاری بلای جان شهروندان و تهدید جدی علیه حاکمیتها و منافع ملی کشورها محسوب میگردد، فقر و بیکاری باعث میگردد که کتلههای اجتماعی به انحاء مختلف به دامن گروههای تروریستی و استخبارات بیگانه جذب گردند و رازهای مملکت شان را با آنان شریک سازند، در موجودیت فقر و بیکاری طیف یافته و چیزفهم به دام استخبارات بیگانه افتیده و در قالب فعالیتهای نرم همچون تبلیغات و مسائل فرهنگی توجیهگر و زمینهساز نفوذ خارجیها به افغانستان میگردند و افراد فقیر و بیسواد نیز همانند چوب سوخت، پیش مرگههای تروریستان گردیده و وارد نبرد فیزیکی علیه حاکمیت و منافع ملی کشور میگردند؛ ذهنیت شخص بی سواد نمیتواند دادههای تبلیغاتی را به خوبی پردازش و موشکافی نماید؛ عامل فقر نیز که با تبلیغات وارد نحوه تصمیمگیری گردد به صورت وحشتناک فاجعه آفرین خواهد شد و آنگاه کمتر کسی میتواند جلو دار بی ثباتی و نا امنی در کشور گردد، لذا خوب است که حکومت برای پیشگیری از این وضعیت و به عنوان تنها نهاد مسئول در داخل کشور از تمام امکانات و ظرفیتهایش بهره جسته و در داخل و خارج از کشور برای مردم کارسازی و کاریابی نماید، طرح و ابتکارات موثر در این زمینه میتواند در مشوره با نهادهای مردمی و چهرههای سرشناس، تاجران و خبرگان کشور به بحث و بررسی گرفته و خروجی موثر از آن به دست خواهد آمد که باعث امنیت و ثبات برای کشور خواهد شد.
در حال حاضر که مهاجرین هنوز سر مرزها اند و در جایگاه و پایگاه شان مستقر نشده اند؛ سربازگیری و ترغیب به آشوب برای شان ذهنیت داده میشود؛ امرالله صالح بجای اینکه اوضاع نا بسامان و فلاکتبار آنان را درک نماید و راهکاری برای عبور از این بنبست بسنجد در صدد سو استفاده بر آمده است، او در توئیترش از مهاجرین خواسته است که علیه حکومت کنونی بسیج شوند، او با درک از این اوضاع فقر و فلاکت میخواهد که از آنان صفوف نظامی ساخته و در راستای رسیدن به هدف اش بهره برداری نماید، همینطور گروه تروریستی داعش نیز در کمین است که از این وضعیت به ظرفیت نظامی اش بیافزاید و اقدامات خرابکارانه علیه منافع ملی افغانستان روی دست گیرد، طرح اسکان مهاجرین، ایجاد سرپناه، استفاده از خلاقیت و ظرفیت آنان در راستای رشد و بهبودی اوضاع اقتصادی کشور نجات دهنده افغانستان از هر گونه معضل خواهد بود، با مدیریت سالم وضعیت داخلی میتوان که وطن را از تهدیدات بالقوه نجات داد و هرگونه تهدید به فرصت تبدیل خواهد شد، در میان این مهاجرین به وفور افراد و اشخاصی را نیز میتوان یافت که از توان اقتصادی کافی برای سرمایه گذاری و خلق کار بهرهمند اند، خوب است که حکومت در مرزها، چنین افراد را شناسایی و برای سرمایه گذاری و ارائه تضمین و حمایتهای کافی قناعت شان را حاصل نماید تا در زمینه احداث کارخانجات تولیدی و ارائه خدمات زیرساختی باعث خدمت و خلق کار گردند که در کنار شان چندین خانواده دیگر نیز بتوانند عایدات کسب کنند.