پیامبر رحمت و اخلاق

تولد حضرت محمد (ص)، یکی از شگرف‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است. تولد او نه تنها در خانواده کوچک عبدالله و قبیله قریش و طایفه بنی هاشم، بلکه درگستره جهان بشری (بنابرشواهد تاریخی) یک رخداد استثنایی و ویژه محسوب می‌شود.

بنابر روایت‌های تاریخی، تولد محمد(ص) نه تنها در جامعه بدوی عرب جاهلی و قبیله قریش یا طایفه بنی هاشم نگاه‌های ویژه ای را بخود جلب کرد و تا چهل سالگی به علت نگرش، اخلاق و رفتارهای خاص و غیرمتعارف آن زمانه، از او بعنوان محمد امین یاد می‌شد؛ و پس از چهل سالگی بخاطر اعلام رسالت و مسئولیت پیامبری از او بعنوان “رسول امین” یاد می‌شد.
اینک پس از گذشت هزاروچهارصدسال، نه تنها پیروان فراوانش (بیش از یک میلیارد)، بلکه دیگر مردمان و جوامع نیز زندگی و رسالت آن “رسول امین” را بعنوان یک پدیده مهم، اثرگذار و جذاب مورد توجه قرار داده اند.
در این بین درمیان پیروان وی (مسلمانان) دربرداشت از زندگی و نقش تاریخی پیامبر، همانند سایرموضوعات، اختلاف نظرهای متضادی وجود دارد. براساس آموزه‌های که در قرآن بیان شده است، و آنچه خود آن رسول بیان داشته است، محمد(ص) در مناسبات فردی و جمعی یک الگو است. اینک شماری به تبعیت از این آموزه، محمد(ص) را پیامبر رحمت و اخلاق می‌دانند. طرفداران این برداشت بدین باورهستند که اصل و قاعده و سرشت اصلی پیام محمد(ص) و آنچه گفته و انجام داده است (سنت) برمحور و قاعده رحمت و به کمال رساندن اخلاق انسان‌ها است. اگر مقاطعی از سرگذشت پیامبر موضوع جنگ، قدرت و خشونت وجود دارد، یک امر فرعی، حاشیه ای و مقطعی و ضرورت زمانی آن زمانه دانسته می‌شود. اگر دین محمد (ص) توانسته است به این وسعت گسترش یابد و پایدار بماند، و میلیاردها انسان قلب شان و احساس شان برای پیامبر در تپش است، بخاطر سلوک رحمانی و حُسن اخلاق اوست.
در مقابل، بخش دیگری از پیروان وی (مسلمانان) برداشت کاملا متضادی از زندگی و نقش تاریخی پیامبر دارند. این‌ها بدین باوراند آنچه سبب گسترش اسلام گردیده است، آنچه مردمان را وادار به تبعیت و پیروی از دین محمد (ص) ساخته است قدرت و خشونت (شمشیر) بوده است. مسئله رحمانیت و اخلاق مسایل فردی است که در چهارچوب مناسبات فردی می‌گنجد. در مناسبات اجتماعی (امت) آنچه تعیین کننده می‌باشد (شمشیر) است. طرفداران این ادعا دلایل زیادی از آموزه‌های دینی و گفتار و رفتار پیامبر (سنت) را برای اثبات مدعای خود مطرح می‌سازند. خلاصه درک و برداشت اینان از رسالت پیامبر این است که او آمده است تا انسان‌ها را اگر به زورهم شده به بهشت ببرد. زیرا توده مردم قادر به تشخیص خیر و صلاح خود نیستند.
این دو تلقی از زندگی پیامبر، پس از مرگش تاکنون بر زندگی و تاریخ مسلمانان سایه انداخته و حتا زندگی بشری را تحت تاثیر خود قرار داده است. خشونت‌هایی که گروه‌های افراطی امروز بکارمی‌برند دقیقا با تکیه برچنان مبانی می‌باشد. آنان از متن قرآن، رفتار و گفتار پیامبر (سنت) شواهد بسیاری را عرضه می‌دارند که رفتارهای خشونت طلبانه شان را توجیه می‌کند. با توجه به وضعیت آشفته مسلمانان در عرصه اندیشه، گسست در مناسبات اجتماعی، فقر اقتصادی و توسعه نیافتگی، خودکامگلی و غرض ورزی‌های سیاسی داخلی و خارجی و….، صدای طیف نخست که محمد (ص) را پیامبر رحمت و اخلاق می‌دانند، چندان قابل شنیدن نیست.
نکته مهم در این است که با توجه به رشد فکری و علمی بشر، خصوصا نسل جدید، آن هم در ارتباط با مسئله حقوق انسان، اخلاق بشری، عدالت اجتماعی و کمال روحی، چگونه می‌توان برای نسل امروز، آن شیدایی و شیفتگی که در نسل‌های پیشین نسبت به پیامبر(ص) و دین وی وجود داشت، انتظار برد؟ با توجه به تحجر و تعصبی که در عرصه اعتقادات، سبُعیت و وحشتی که بنام “جهاد” در عرصه اجتماعی از سوی گروه‌های افراطی اسلامی تحمیل می‌گردد، و سکوت یا انفعالی که اکثریت طبقه علمای اسلامی در چنین شرایطی اختیار نموده اند، چگونه از اسلام و آموزه‌های آن دفاع کرد و پیامبر را الگویی برای زندگی (در عرصه فردی و جمعی) مطرح کرد.
به نظر می‌رسد که اهل فهم و درک و گروه‌های که درد دین همراه با درک انسانی دارند، بجای پرداختن به تجلیل‌های متعارف و اغفال کننده، بایستی چنین موضوعات بنیادین و تعیین کننده نسبت به سرنوشت مسلمانان و بشریت را مطمح نظر قرار دهند، تا از میان آتش و خونی که امروزه جوامع اسلامی را از افریقا تا افغانستان و تا اندونیزیا در کام خود فرو برده است، راه نجاتی و روزنه امیدی پیدا کرد.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a935b
دکمه بازگشت به بالا