چهارسالگی حکومت طالبان؛ ناکامی اپوزیسیون

حکومت طالبان چهار سال حاکمیت خود را با فراز و نشیب‌های داخلی و بین‌المللی پشت سر گذاشته است. در این مدت، این حکومت در برخی زمینه‌ها به دستاوردهایی دست یافته است؛ از جمله احداث جاده‌های شهری و شاهراه‌ها، اجرای طرح‌های عمرانی مانند پروژه‌های تاپی، کاسا ۱۰۰۰، افغان-ترانس و بندر چابهار، پیشبرد مذاکرات برای کریدور اقتصادی واخان، موفقیت‌های دیپلماتیک از طریق بازگشایی سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها در کشورهای مختلف، و جذب سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی. برای مثال، در حالی که در دوران جمهوری، میرویس عزیزی حاضر به سرمایه‌گذاری در تولید برق نشد، امروز این زمینه فراهم شده است. به گفته او، در آن دوران، مشکلاتی مانند باج‌خواهی و فساد مانع از چنین اقداماتی می‌شد.

از دیگر دستاوردهای قابل توجه، مبارزه مؤثر با گروه داعش و حذف این گروه تروریستی از خاک افغانستان است؛ اقدامی که حکومت پیشین قادر به انجام آن نبود. همچنین، خلع سلاح گروه‌های مسلح محلی و یکپارچه‌سازی جغرافیای سیاسی کشور، زمینه را برای ثبات و حاکمیت متمرکز فراهم کرده است.

با این حال، حکومت طالبان با کاستی‌های جدی نیز روبه‌رو است که نیازمند توجه فوری است. فقر گسترده و بیکاری روزافزون از مهم‌ترین مشکلاتی است که در این چهار سال حل نشده باقی مانده است. بسیاری از مردم افغانستان، از جمله تحصیل‌کرده‌ها و قشر عامه، در فقر شدید به سر می‌برند. افزایش محدودیت‌های مهاجرتی و تشدید بحران معیشت، فشار بیشتری بر مردم وارد کرده و می‌تواند به بی‌ثباتی‌های اجتماعی بینجامد.

تعطیلی مکاتب دخترانه و کاهش کیفیت آموزش عالی برای پسران نیز از دیگر نقاط ضعف این حکومت است. این سیاست‌ها افغانستان را در چشم جهانیان به کشوری ضد علم و دانش معرفی کرده و پیامدهای آن برای نسل‌های آینده جبران‌ناپذیر خواهد بود. دختران امروز، مادران فردا هستند و محرومیت آنان از تحصیل، تأثیرات منفی گسترده‌ای بر جامعه خواهد گذاشت. همچنین، عدم به‌روزرسانی نظام آموزشی برای پسران، آنان را از دستیابی به علوم روز بازمی‌دارد و توانایی رقابت در عرصه جهانی را کاهش می‌دهد.

به رسمیت نشناختن مذهب جعفری و نادیده گرفتن حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی، بحران مشروعیت داخلی را تشدید کرده و به تقابل میان اقوام دامن زده است. همچنین، عدم تشکیل یک حکومت فراگیر که نماینده تمام اقوام و مذاهب افغانستان باشد، شکاف میان دولت و ملت را عمیق‌تر کرده است. در نبود چنین حکومتی، رابطه مردم با حاکمیت تضعیف می‌شود و این امر می‌تواند به بحران‌های سیاسی و اجتماعی بینجامد.

همزمان با چهارسالگی حکومت طالبان، برخی چهره‌های اپوزیسیون در خارج از کشور بار دیگر از مقاومت مسلحانه سخن گفته‌اند. عبدالرب رسول سیاف، یونس قانونی و احمد مسعود از جمله کسانی هستند که اخیراً مواضع جنگ‌طلبانه اتخاذ کرده‌اند. با این حال، عملکرد گذشته این افراد در دوران جمهوری، همراه با فساد اداری، سوءمدیریت و وابستگی به قدرت‌های خارجی، اعتماد مردم را از آنان سلب کرده است.

در آن دوره، فساد به حدی عادی‌سازی شده بود که حتی برای انجام ساده‌ترین امور اداری، دریافت رشوه به عنوان «حق» تلقی می‌شد. بسیاری از این چهره‌ها به جای خدمت به مردم، در پی جلب رضایت حامیان خارجی خود بودند و افغانستان را همچون پروژه‌ای موقت می‌دیدند. نتیجه این سیاست‌ها، عدم توسعه زیرساخت‌ها و تضعیف بنیان‌های دولت بود. حتی در روزهای پایانی حکومت جمهوری، زمانی که کشور در آستانه سقوط قرار داشت، بسیاری از این افراد به جای ایستادن در کنار مردم، راه فرار را پیش گرفتند.

امروز مردم افغانستان به این چهره‌ها اعتمادی ندارند و به دعوت آنان برای جنگ پاسخ مثبت نخواهند داد. تجربه گذشته ثابت کرده است که این افراد در روزهای سخت پشت مردم را خالی می‌کنند. با این حال، حکومت طالبان نیز باید از مواضع سختگیرانه خود کوتاه بیاید و با گشودن مکاتب به روی دختران، به رسمیت شناختن حقوق اقلیت‌ها و ایجاد فضای اعتماد، زمینه را برای مشروعیت داخلی فراهم کند. نگاه تحقیرآمیز به مردم به عنوان «مغلوبان جنگ» باید کنار گذاشته شود و تعامل دولت با شهروندان بر اساس احترام متقابل باشد.

تنها در این صورت است که تبلیغات اپوزیسیون خارج‌نشین بی‌اثر خواهد شد و مردم افغانستان بار دیگر طعمه بازی‌های خارجی و داخلی نخواهند گردید. در غیر این صورت، ادامه سیاست‌های انعطاف‌ناپذیر می‌تواند به تشدید تنش‌ها، جنگ‌های داخلی و ناآرامی‌های اجتماعی بینجامد که عواقب آن برای افغانستان غیرقابل پیش‌بینی است.

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1556a
دکمه بازگشت به بالا