چین معمار مدیریت روابط منطقه‎‌ای حوزه خلیج و جنوب آسیا

چین به عنوان قدرت نوظهور جهان کماکان در عرصه‌های سیاسی فراتر از حوزه جغرافیایی اش گام بر می‌دارد، دیپلماسی فعال این کشور در خاورمیانه و جنوب آسیا بیانگر نوعی ابتکار عمل در بازپس گیری قدرت اختیار به دست آسیایی‌هاست تا مداخلات غرب در این قاره بزرگ کاهش یابد، سیاستمداران چینی در عرصه سیاست نیز همانند عرصه تکنولوژی و صنعت دقیق و حساب شده گام بر می‌دارند، وقتیکه در عرصه‌ای ورود می‌کنند پیشاپیش در این زمینه طرح و برنامه‌هایی را طراحی نموده و به بحث می‌گذارند و امکانات اجرایی شدن را با تمام امکانات و موانع به محاسبه می‌گیرند؛ سپس با خود اتکایی و متیقن به عملیاتی شدن طرح ورود می‌کنند، این کشور می‌خواهد که نقش امریکا و غرب را در امور آسیا کمرنگ سازد و به همین دلیل کشورهای آسیایی نیز می‌پذیرند تا مسائل مربوط به این قاره عظیم به دست خود شان حل گردند، چین که هم اکنون بر بام اقتصاد جهانی ایستاده است، دوست دارد که قطب قدرت را دو شقه سازد قدرت تک قطبی منجر به نوعی استبداد جهانی و تک‌روی در مسائل سیاسی-اقتصادی جهان شده بود و این امر به مزاج کشورهای ضعیف‌تر خوش نمی‌خورد و علیه این استثمارنوین ایستادگی و مقاومت می‌کردند که منجر به خونریزی و جنگ‌ها خانمان سوز می‌شد.

به همین دلیل کشورهایی که از استعمار و استثمار امریکا و غرب به ستوه آمده اند، هر کدام در صدد یافتن راهی برای نجات از این وضعیت اند، اخیرا در راستای غرب‌زدایی و گرفتن ابتکارات اقتصادی-سیاسی کشورهای آسیایی به شمول برخی کشورهای افریقایی و امریکایی به سازمان بریکس پیوستند تا در حمایت از پول واحد مورد نظر شان «بریکس» وابستگی اقتصادی به دالر امریکا را کاهش دهند، این ابتکار توسط قدرت‌های شرقی همچون روسیه، چین، هند، ایران و سائر کشورهای آسیایی در مقابله با تک‌روی های اقتصادی امریکا و غرب صورت گرفت که انتظار می‌رود بازدهی ثمرات آن را به زودی شاهد باشیم. لذا در ابعاد سیاسی نیز قدرت‌های آسیایی به خصوص چین می‌خواهد که گره مسائل منطقه به دست خودشان باز گردد و زمینه‌های مداخلات غرب از منطقه کاهش یابد، نشست سه جانبه میان چین، پاکستان و افغانستان را می‌توان در همین زمینه ارزیابی و تحلیل کرد، این ششمین نشستی بود که در کابل برگزار شد و خروجی آن توسعه همکاری‌های اقتصادی و مبارزه مشترک با تروریزم عنوان شد، چین از ناحیه تروریزم همواره در مخاطره بود است؛ زیرا اویغورهای مسلمان کع ساز جدایی طلبی می‌نوازند هم اکنون به یک تهدید علیه این کشور تبدیل شده است، باری متخصصان چینی چندین بار در پاکستان مورد حمله تروریستی قرار گرفت و جان باخت، چین در واکنش به این حملات خواهان تأمین امنیت شخصی شهروندان اش در خاک پاکستان گردید و این مورد بر روحیه سیاستمداران چینی اثرات مخربی در پی داشت، از این رو معضل تروریزم برای چین حاد است و می‌خواهد که این چالش در پاکستان  و افغانستان از بین برود، این دو کشور از دیدگاه کشورهای منطقه محل رشد و حضور تروریزم بین المللی است که بیشتر امریکا و غرب از آن نفع می‌برند و توسط این گروه‌ها منافع قدرت‌های شرقی را با تهدید مواجه می‌سازند.

در عرصه اقتصادی نیز پروژه یک کمر بند و یک جاده که چین را به پاکستان و افغانستان متصل می‌سازد برای هر سه کشور اهمیت اقتصادی دارد، از این جهت چین می‌خواهد که اقتصاد منطقه رشد یابد تا کشورش و کشورهای منطقه به دلیل فقر و بیکاری شکار تروریزم بین المللی نگردند، همینطور دیپلماسی فعال چین میان ایران و عربستان نیز توانست روابط این دو کشور را بهبود بخشد؛ نقش چین در حل این بن بست دیپلماتیک بین دو قدرت بزرگ منطقه‌ای به نظر می‌رسد آغاز یک روند چند وجهی غرب زدایی در منطقه باشد، در دسامبر ۲۰۲۲، رئیس جمهور چین برای شرکت در اولین اجلاس سران کشور‌های عربی و چین به ریاض سفر کرد و در فبروری ۲۰۲۳ ابراهیم رئیسی رئیس جمهور فقید ایران به دعوت رسمی همتای چینی خود از پکن بازدید کرد. این نشست‌های دیپلماتیک در سطح بالا نشان‌دهنده رویکرد سیاسی چین در خلیج فارس است، ایجاد مشارکت با تمام قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و پر کردن خلاء سیاسی به جای مانده از غرب، باید دید که دخالت چین در خاورمیانه تا کجا پیش خواهد رفت و چه پیامد‌هایی برای معماری امنیتی منطقه خواهد داشت. با این وجود، خلاء‌های قدرت ناشی از غرب زدایی منجر به آسیایی شدن خلیج فارس می‌شود. چین به دنبال پر کردن شکاف با دقت استراتژیک است. ایران و عربستان سعودی به‌عنوان دو قدرت اصلی منطقه‌ای، اکنون به چین در این تلاش کمک می‌کنند و در نتیجه به شکل‌گیری مجدد نظم منطقه‌ای کمک می‌کنند.

نشست سه جانبه، نشان‌دهنده تلاش چین برای ایفای نقش فعال‌تر در افغانستان پس از خروج امریکا است. پکن با تقویت روابط با افغانستان و میانجی‌گری میان کابل و اسلام‌آباد، به دنبال ثبات منطقه‌ای و تامین منافع امنیتی و اقتصادی خود، از جمله حفاظت از پروژه‌های کمربند و جاده و مبارزه با تهدیدات تروریستی اویغورها و جنبش ترکستان شرقی است، برای پاکستان، این نشست فرصتی است تا نگرانی‌های امنیتی خود را مطرح کرده و نقش خود را در افغانستان در برابر رقبایی مانند هند تقویت کند، از منظر بین‌المللی، تعامل چین با افغانستان می‌تواند به کاهش انزوای دیپلماتیک کشور کمک کند، لذا هر نشستی که به تقویت روابط اقتصادی- سیاسی کشورهای منطقه بیانجامد به نفع صلح و ثبات منطقوی بوده و قابل حمایت است؛ زیرا کشورهای منطقه وابستگی‌های گوناگون به همدیگر دارند که صرفا می‌توانند از مجرای تعامل و نظرداشت منافع چند جانبه در کنار همدیگر و با حمایت هم به رشد و توسعه برسند.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1579a
دکمه بازگشت به بالا