کارگاه بتگری؛ چاپ سومین دفتر شعری منیراحمد بارش
پس از “هلاکوهای سرگردان” و “صور بیاسرافیل” سومین مجموعهی شعری منیراحمد بارش، شاعر اهل افغانستان، زیر نام “کارگاه بتگری” به تازگی از سوی انتشارات آنان در تهران به چاپ رسیده است.
این اثر شعری که شامل نزدیک به ۳۰ قطعه غزل، دو پارچه مخمس، سه پارچه مثنوی، غزلمثنوی و تعدادی رباعی و دوبیتیاند، همه در قالب شعر عروضی کلاسیک با دریافتهای امروزی شکل گرفته است.
از دید بارش، شاعری، بتگری و بتشکنی است و کارگاه بتگری، یک نام متعلق به شعر و صنمسالاری در شعر است و این پارادایم ذهنی، در جهات و وجوههای بالندهی آن، کارا و سازنده است که مسیر آفرینشگر را مینمایاند، ذوق مخاطب را بیدار میکند و نام این اثر شعریاش نیز برگرفته از مصرع نخست این غزلش است:
کارگاه بتگری از چشم تو آغاز شد
همزمان پیغمبری از چشم تو آغاز شد
عالمی دارد اگر بت را پرستش میکند
این کمال آزری از چشم تو آغاز شد
پیش از اینها داستانی از صنوبرها نبود
قصهی نیلوفری از چشم تو آغاز شد
مردهای قرن پیش از ما جهانگردی نداشت
در جهان گردشگری از چشم تو آغاز شد
مات و مبهم بود دنیا بیزبانی چیره بود
لفظ شیرین دری از چشم تو آغاز شد
استقبال از دو مجموعهی قبلیاش، بارش را واداشت تا این مسیر پرفراز و نشیب را ادامه بدهد، برای مخاطبانش شعرهایی در خور ذوق شان را بسراید و این امر او را برای تلاش بیشتر و سرایشگری که از نظر او یک امر متعالی است، بیشتر از پیش گرویدهی خود کرد. قسمیکه “هلاکوهای سرگردان” پس از چاپ، جایزهی نهاد ادبی کِلک زرین را در کابل دریافت کرد و “صور بیاسرافیل” نیز بدرقهی خوب شد. اینها نیز ذوق و کارگاه ذهنی شاعر را گرم و گوارا ساخت تا بیشتر بسراید.
ژکفر حسینی، که طراحی جلد و برگآرایی هر سه مجموعهی شعریاش را انجام داده است، یکی از مشوقهای اصلی او در عرصهی سرایشگری و حوزهی شعر و فعالیتهای ادبی پنداشته میشود. بارش در این زمینه میگوید: “استاد ژکفر حسینی، بهعنوان یکی از پاسدارندههای ارزشهای ادبی- فرهنگی نهتنها با من؛ بلکه با تمام نسل جوان، نسل نَوی که در افغانستان کارهای فرهنگی میکنند، کمک بسیار شایان و خدمات بیشایبه کرده است”.
بارش، در خصوص محتوای این کتابش میگوید: ” از آنجاییکه شعر و شاعری میتواند در پهلوی اینکه خدمات مهم بخش متعالی ادبیات باشد، اعتراض، حقخواهی، ایستادگی و مبارزه نیز میباشد. کتاب کارگاه بتگری از این امر تا حدی مستثنا نبوده و شعرهاییکه در کارگاه بتگری شامل استند، شعرهایی اند که پس از سال ۱۳۹۵ خورشیدی، تاکنون شکل گرفته است و در این مدت تقریبا بیشتر از ۸ سال میشود اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهان و جهانی که ما متعلق به آن میباشیم، تغییرات زیادی را در خود داشته است. بنابراین کارگاه بتگری، شعرهای اجتماعی، عاشقانه، شعرهای نسبتا سیاسی و شعرهای اعتراضی دارد و پس از فروپاشی دورهی جمهوریت، شماری از شعرهاییکه در دیار غربت، مهاجرت و دیاری که در آن از وطن مان تبعید شدهایم، میباشد که بیشتر درد آوارگی، فلاکت و فقر و بیوطنی را در خود جا داده است و محتوایی که میشود از آن استنباط کرد، مربوط مخاطب حرفوی میشود”.
بارش، چگونگی شکلگرفتن شعرهایش را چنین بیان میکند: “درد و ستم جاری انسان در برابر انسان، کلانترین محور ناقراریها در ساحت شعر و تولید متنهای معنادار بوده، اینها میتوانند بزرگترین چشمداشتی باشند تا نگاه شاعران را به خود جذب و جلب کنند. فکر نکنم از آوراگی، تبعید، فلاکتزدگی و فقر انسان معاصر در عصر تکنالوژی، دیگر انگیزهی مهمتری باشد برای سرودن، این بیدادگری، شتم و شماتت انسان معاصر در برابر همنوع خودش و درد آنها، شعر مجسم استند که مرا وادار میسازد تا از پهلوی این همه ناگواریها، خموش نگذرم، بعدش عشق و لازمههای انسانی و دغدغههای بشری در تولید و مسیر متعلق به سرودن، بیتاثیر نبوده و من همیشه سرودن را بهعنوان اعتراض میپندارم”.
بارش، شعر کلاسیک را پشتوانهی ارزشمند و پایداری برای شعر معاصر میداند و از همین رو خودش بیشتر شعرهای مولانا، سعدی، حافظ، بیدل، صائب، شعرهای حماسی فردوسی و خاقانی را میخواند و از شعرهای معاصر ایران و افغانستان، بیشتر شعرهایی را میپسندد که اندیشه دارند، شعرهاییکه “من”عمومی شان نسبت به “من” فردی شان که همان جوهر شعریست، بیشتر شکل گرفته است و شعرهاییکه اعتراضی باشد و زبان و زمان تازه داشته باشد.
منیراحمد بارش، در کنار اینکه خودش تاهنوز خالق سه دفتر شعری است، شعرهای بانوان حوزهی بدخشان را بهنام “دختران شهر ابریشم”، مجموعهی مقالات را در مورد شعر و جایگاه شاعری ۱۵ شاعر بدخشانی بهنام “خوبان فارسیگوی” و نوشتههای دیگری پیرامون شعر و ادبیات را بهنام “از آنسوی سطرها” تا کنون بهدست نشر سپرده است.
با این وجود، بارش، هنوز خودش را شاگرد ادبیات میداند و بهعنوان کسی که در این عرصه فعالیت میکند به دیگر شاعران و فعالان ادبی میگوید: “شاعران و نویسندههاییکه در ساحت معنادار و شگرف شعر و ادبیات کار میکنند، صادق باشند، این صادقبودن میتواند معناهایی در خود داشته باشد، مثلا چیزهایی را که تولید میکنند باید بر مبنای ذوق مخاطب امروز باشد، از کلیشهها، تکرارها و قیاسهاییکه در گذشته زیاد اتفاق افتادند، پرهیز کنند، به مسالههای عینی و ملموس امروزی بپردازند تا باشد تاثیری بر انسان امروزی در جامعهی امروزی داشته باشد”.
ریحانه حسان
خبرگزاری سریع