گسترش موج جهانی اعتراضات در حمایت از مردم غزه

در رویارویی جبهه حق و باطل گاهی خون بر اسلحه پیروز میگردد، بیش از یک سال و نیم است که کشتار بی وقفه زنان و کودکان فلسطینی کماکان ادامه دارد و هر روز دهها تن به خاک و خون میغلطند؛ اما دولتها و سازمانهای رسمی، صرفا نظارهگر اوضاع اند، از آوان حمله حماس بر اسرائیل که این رژیم در تلافی آن، مردم بی دفاع غزه را هدف حملات هوایی و زمینی قرار داده است، حدود ۶۰ هزار انسان به کام مرگ کشانده شده است، امری که یکبار در تاریخ توسط حزب نازی آلمان علیه یهودیها انجام شد و این روسیاهی به پای هیتلر مادام العمر باقی ماند و صفحات تاریخ را از این عملکرد ننگین تاریخی مشمئز ساخت، اکنون رژیم اسرائیل به سر دستگی بنیامین نتانیاهو تکرار تراژدی را در غزه به راه انداخته است.
با وجودی که بشریت امروزی ادعای فتح قلههای علم و دانش را دارند، اما به لحاظ احساس و عواطف و اخلاق انسانی در قعر بدوی ترین حالت فرو رفته است، دریدن و پاره پاره کردن انسان امروزی، به مراتب وحشتناکتر از حیوانات جنگل است، حیوانات جنگل تا حدی به درندگی رو میآورند که شکم شان سیر گردد؛ اما انسانهای فاقد اخلاق تحت هیچ عنوان از درندگی دست بردار نیستند، وقتیکه عواطف و احساسات انسانی منجمد گردد و عقل محاسبهگر بر مبنی تصرف و اشغال سناریو بافته و موانع پیش رویش را پاره پاره و ویرانه سازند، چنین عقلی شبیه به دادههای اطلاعاتی در ربات میماند که صرفا بر اساس دستورات برنامه ریزی شده عمل نموده و به هیچ قاعده و اخلاقی پا بند نیست.
مصادیق مقولههای فوق، بر سیاستمداران غرب به وضوح قابل مشاهده است، وقتیکه رژیم اسرائیل درنده خویی اش را بر مردم غزه تحمیل میکند، رژیم امریکا که داعیهدار سروری بر جهان است نه تنها وجدان اش آشفته و آزرده نمیگردد؛ بلکه بر تقویت تداوم کشتار تأکید دارد و با حمایتهای مادی و معنوی رژيم اسرائیل را ترغیب میکند که روزانه اجساد بیشتری از فلسطینیها را زیر آوار سازد، رژیم ترامپ به این هم بسنده نمیکند، بلکه با بیشرمی تمام اعلام میکند که ساکنان غزه باید از سرزمین شان کوچانده شده و به کشورهای عربی همچون مصر، قطر، بحرین و … پناه ببرند، این سناریوهای بیشرمانه است که قتل عام زنان و کودکان غزه را در ذایقه صاحبان قدرتهای غربی گوارا میسازد و آن را در چارچوب اخلاق ماکیاولیستی حاکمان غرب توجیهپذیر میسازد، این کاملا خلاف فطرت انسانی است و صرفا در چارچوب مطامع شیطانی میگنجد، طرح ایجاد اسرائیل بزرگ و خاورمیانه جدید با اشغال پیهم کشورهای عربی قابل تطبیق است که این روند از اشغال غزه آغاز و تا زمان به تصرف در آوردن لبنان، یمن، عراق، سعودی و … آرام نخواهند نشست.
اکنون که کشورهای عربی در همدستی با رژیم اسرائیل این فجایع انسانی را نه تنها که نمیتوانند محکوم کنند، بلکه برای سرکوب مردم غزه امکانات و تسهیلات لازم را برای اسرائیل فراهم میکنند، صرفا در صدد روزگذرانی اند؛ آنان فکر کرده اند که با اینگونه پیشامد و خدمت به قاتلین کودکان غزه از گزند شان محفوظ میمانند؛ اما واقعیت این است که به گونهای نوبتی طعم تلخ این روزها را خودشان نیز خواهند چشید، در حال حاضر که در امان اند صرفا به دلیل اولویت بندی است، از این سپر که عبور نمایند نوبت دیگران نیز خواهد رسید.
با وجودی که موج گسترده اعتراضات جهانی توسط ملل جهان، نه دولتها شکل گرفته است، مردم اروپا و استرالیا هر روز به خیابانها میریزند و برای توقف این فاجعه انسانی در غزه شعار میدهند، این موج به امریکای جنوبی نیز رسیده و مردم برازیل و آرژانتین که عمدتا یهودی هستند زبان به اعتراض گشوده و همه روزه در شهرهای مختلف این کشورها فریاد آزادی فلسطین و توقف قتل عام مردم غزه سر داده میشود؛ اما در این سو، کشورهای عربی همچون سوریهای تحت حاکمیت الجولانی، عربستان سعودی، قطر، مصر و … به خواب خرگوش فرو رفته اند و یا آگاهانه برای چند روز بقای ننگین حاکمیتهای شان لب فرو بسته و در برابر اسرائیل نیم وجبی سکوت کرده اند، این حالت یکی از بدنام ترین صفحات تاریخ کشورهای اسلامی است که با سر سپردگی و تسلیمی مطلق، شکوفایی و عظمت اسلام را در برابر یهود و غرب ضرب صفر میکند که قضاوت تاریخ برای نسلهای بعدی مایه ننگ و عار خواهد بود.
با این حال وجدانهای بیدار در کشورهای اسلامی نیز به وفور یافت میشود که انگیزه مقاومت و ایستادگی در برابر این رژیم سفاک و حامی امریکایی اش را دارند، کافیست که بر این همه جنایات چشم باز کرده و مطابق دستورات قرآن و سایر آموزههای اسلامی که در طول قرآن هستند عمل کرده و به داد مظلومان غزه برسند.
افغانستان یکی از این کشورهای اسلامی است که در فرایند تاریخ همواره هدف تجاوزات مستقیم و غیر مستقیم کشورهای غربی بوده است، این کشورها گاهی با رویارویی مستقیم به مصاف مردم افغانستان صف بسته اند و گاهی از طریق گروههای نیابتی و تقویت شورش و هرج و مرج عمق استراتژیک شان را تقویت کرده اند، اکنون هم از بی ثبات سازی افغانستان دست نکشیده اند و از مجاری مختلف در تلاش اند تا کشور ما به ثبات و پایداری دست نیابد؛ لذا بهتر است که سردمداران حکومت فکر عمیق نموده و در یک اقدام بازدارنده به محور مقاومت بپیوندند، مقاومت کم هزینهترین راه برای رهایی از شر امریکا است. چشم انداز امریکا در قبال افغانستان تسلیمی مطلق به خواستههای این هیولای غربی است و به کمتر از آن قانع نمیگردد؛ لذا از آنجایی که تسلیمی و سر سپردگی در رگ و خون افغانها نیست، بایستی گزینه مقاومت و ایستادگی را بر گزینند و خود را از باتلاق فریب و نیرنگ امریکا برای همیشه نجات بخشند.
تاریخ قضاوت خواهد کرد، و نسلهای آینده این خیانتها را فراموش نخواهند کرد.
نویسنده: محمدرضا حیدری
لینک کوتاه