یازدهم سپتمبر؛ پرسشهای بیپاسخ و پیامدهای شوم برای افغانستان

عزیز معارج، کارشناس امور بینالملل، در یک مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری سریع به تحلیل رویدادهای مهم منطقه، از جمله حادثه ۱۱ سپتمبر و خروج امریکا از افغانستان پرداخت.
وی در ابتدا با اشاره به روشهای جدید سیاستمداران جهان گفت: «تاریخ نشان داده که قدرتهای جهانی معمولا از روایتسازی استفاده میکنند؛ به گونهای که در ابتدا اعتماد جهانیان را جلب میکنند، اما پس از تحقیقات و افشای حقیقتها، اعتبار آن روایتها از بین میرود.»
۱۱ سپتمبر؛ یک درام برای اهداف خاص
معارج حادثه ۱۱ سپتمبر را نمونهای از این روایتها خواند و افزود: «به نظر میرسد این حادثه یک درام طراحی شده برای مقاصد خاص بود. بازیگران عرصه سیاست جهانی، با سنجیدن زمان و محاسبه تلفات، از چنین رویدادهایی برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند. آنها از ۱۱ سپتمبر بهانهای ساختند تا با نقض موازین حقوق بشر (1948) و با کسب مشروعیت از قطعنامههای شورای امنیت، با دستی باز به افغانستان حمله کنند. اهدافی مانند فشار بر روسیه، ایران و آسیای مرکزی و همچنین حمله به عراق برای تسلط بر معادلات سوریه و خاورمیانه را دنبال میکردند؛ مشکلاتی که تا امروز ادامه دارد.»
خروج از افغانستان؛ تاکتیک یا تغییر استراتژی؟
این کارشناس در تحلیل خروج ایالات متحده از افغانستان اظهار داشت: «خروج و به اصطلاح شکست امریکا از افغانستان نیز ممکن است یک تاکتیک خاص مشابه ۱۱ سپتمبر باشد یا نشان از تغییر متود سیاسی آنها دارد. احتمالاً برای کاهش تلفات نظامی، جنگ مستقیم را رها کرده و به جنگ نیابتی روی آورده اند. از سال ۲۰۰۷ به بعد، عملاً جنگ را به نیروهای اردوی ملی افغانستان سپردند که نتیجه آن، تنها کشتار غیرنظامیان و نظامیان افغان بود.»
وی به اظهارات عباس استانکزی، از مقامات طالبان، اشاره کرد که گفته بود از قبل با امریکا در تماس بودند و افزود: «امریکا همزمان هم اردوی ملی و هم طالبان را تقویت میکرد. همان سلاحها و امکاناتی که به اردو میداد، به طور غیرمستقیم به طالبان نیز میرسید. آنها برای تحقق اهداف خود، هزینههای گزاف یک جنگ طولانی را متقبل شدند.»
توافق دوحه و آینده افغانستان
معارج با اشاره به توافق دوحه تاکید کرد: «حکومت کنونی تحت شرایط خاص این توافق بر سر کار آمده و این روند تا پنج سال آینده تعیین کننده خواهد بود. از اکتوبر امسال شاهد تدابیر جدیدی برای تغییر در ساختار حکومت خواهیم بود. این تغییر احتمالاً به گونهای خواهد بود که همان افراد با ترکیب و شرایطی متفاوت حضور خواهند داشت و این نیز یک تاکتیک امریکایی است.»
غفلت از توسعه پایهای و هشدار برای آینده
وی با برشمردن آسیبهای وارد شده به مردم افغانستان در بیست سال گذشته گفت: «امریکا با روی کار آوردن گروههای فاسد، بدبختی را برای مردم این کشور رقم زد و این گروهها نیز نتوانستند از کمکهای تریلیون دالری برای ترقی واقعی کشور استفاده کنند. با وجود همه غفلتها، فساد و چپاول، شاهد پیشرفتهایی در حوزههایی مانند راهسازی، ساختمانسازی، سیستم اداری و آموزشی بودیم و بیش از ۱۶ میلیون جوان به تحصیلات عالی دست یافتند. اما کارهای بنیادی مانند ایجاد صنایع، توسعه زراعت و پروژههای زیربنایی آب و برق محقق نشد و فقر و بیکاری همچنان بیداد میکند.»
معارج در پایان هشدار داد: «امریکا به نام آبادی، صلح و بازسازی آمد، اما برعکس آن عمل کرد و متأسفانه حاکمیت وابستۀ بیست ساله نیز نتوانست از این فرصت استفاده کند. در آینده نزدیک نیز باید منتظر پلانهای جدید امریکا باشیم، نه الزاماً به شکل ۱۱ سپتمبر، بلکه در قالبهای دیگر و حتی احتمالاً با استفاده از مهاجران بازگشتی و تشکیل گروههای خاص. باید دید چه پیش خواهد آمد.»