ملی‌گرایی، قوم‌گرایی را برنمی‌تابد!

چهار دهه جنگ و خونریزی در افغانستان، عوامل و علل های مختلفی داشت که می‌شود از زوایای متعددی به آن پرداخت و اما یکی از این عوامل بحث قوم‌گرایی بوده که همانند زهر هلاهل عمل کرده است. اگر عمیقاً به قضیه نگریسته شود، در دو دهه گذشته خصوصاً در دوران حاکمیت محمداشرف غنی، رئیس جمهور فراری کشور، بحث قوم‌گرایی در حکومت به اوج خود رسیده بود و انحصار تنها داشته ارگ‌نشینان بود که در نهایت سبب شد همه چیز از هم بپاشد و جمهوریت سقوط کند.

غنی جمهوری تک‌قومی برای خودش و در محوریت قدرت ساخته بود که دیگر اقوام هیچ نقشی در تصمیم‌گیری‌ها نداشتند و اگر هم در بدنه حکومت بودند، حضورشان سمبولیک بود و قدرت تصمیم‌گیری و دخالت نداشتند که مردم خود به خوبی این مسئله را درک کرده بود.

پس از حاکمیت طالبان بر افغانستان، از همان اوایل داعیه‌شان همین بود که حکومت ملی می‌سازند که فراگیر باشد و ملی‌گرایی واقعی را تمثیل کنند، ولی اینک که یک سال و سه ماه می‌گذرد، نشانی از ملی‌گرایی و حکومت فراگیر وجود ندارد که به همین دلیل سطح بحران گسترده‌تر و عمیق‌تر شده و اما عملی در جهت عملی کردن این اصل مهم دیده نمی‌شود.

تاریخ ثابت کرده که ملی‌گرایی، قوم‌گرایی را برنمی‌تابد و و هر حکومت و جریانی که با محوریت قوم‌گرایی عمل کرده، شکست سرنوشت محتومش بوده و از بین رفته‌اند. با وجود مشکلات و بحران‌هایی که در افغانستان وجود دارد، ولی هنوز هم دیر نشده و طالبان باید در سریع‌ترین زمان ممکن به تشکیل یک حکومت فراگیر و ملی تن دهند و گام‌های عملی بردارند که الحق‌والانصاف حلال مشکلات است.

افغانستان کشور تک‌قومی نه، بلکه چند قومی است که همانند گل‌هایی زیبا یک باغ را شکل داده‌اند و این باغ با وجود همه این گل‌ها زیبایی دارد و لاغیر. بنابراین طالبان باید ملی‌گرایی واقعی را به ارمغان بیاورد و حکومت را از تک‌قومی و انحصار به ملی‌گرایی و فراگیری سوق دهند. این خواسته زیادی نیست، زیرا حکومت فراگیر همان‌طور که اشاره شد، حلال مشکلات است و مردم نمی‌خواهند یک‌بار دیگر کشور به سمت هرج‌ومرج و جنگ‌های خون داخلی برود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا